
در ایران بیشتر داده و اطلاعات به خارج از کشور میرود که این موضوع مشکل عمدهای است که نتوانستیم دیتاسنتر خودمان را راهاندازی کنیم. ما باید در مسیری حرکت کنیم که اطلاعات و دادهها در اختیار کشور خودمان باشد و از آن حفاظت کنیم تا کشورهای خارجی به آن دسترسی نداشته باشند.در کشورمان توجه اندکی به بخش خصوصی داریم اما در همه جای جهان پلتفرمها علاوه بر حمایت دولتی دستشان برای ابتکار و خلاقیت برای سرویسهای جدید باز است در حالی که در ایران اینطور نیست. حمایت بایستی به گونهای باشد که بر اساس توانمندی پلتفرمها اتفاق بیفتد تا باعث ارتقای خدمات شود.
یکی از زیرساختهای خدماترسانی در سکوهای داخلی، اینترنت پرسرعت است. در شرایط جنگی و بحرانی، حفاظت از دادهها و اطلاعات بسیار اهمیت دارد و در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه از بخش فناوری اطلاعات ما به خوبی صیانت شد اما باید توجه داشت زمانی که محدودیتی در شرایط غیر عادی اعمال میشود بازگشت به شرایط عادی کمی سخت است و در کوتاه مدت محدودیت رفع نمیشود که این موضوع به اقتصاد دیجیتال آسیب میزند. فضای مجازی ایران از نظر دانش استعدادهای سطح بالایی دارد و برخی مهندسان ایرانی از جایگاه بالایی برخوردارند. برخی از این افراد برای گوگل برنامهنویسی میکنند و پولشان را هم به دلار میگیرند. این برنامهها اغلب در بخشهای اقتصادی و در حوزههای بانکی و شرکتهای تجاری است. در واقع وجود این افراد نشان میدهد ما در زمینه دانش و استعداد در جایگاه مطلوبی قرار داریم اما همچنان شرکتهای بخش خصوصی را در این زمینه جدی نمیگیریم. این پرسش وجود دارد که سکوهای داخلی از چه ویژگیهایی باید برخوردار باشند تا بتوانند مخاطب بیشتری جذب کنند. در این زمینه باید گفت اگر یک فرد بخواهد از تهران به مشهد با یک هزینه مشخص سفر کند قطعا وسیلهای انتخاب میکند که در مقابل بودجه بیشترین خدمات را ارائه دهد. در موضوع استفاده از سکوهای داخلی هم موضوع همینطور است و تا زمانی که سکوهای داخلی محدودیت در خدماتشان داشته باشند نمیتوان انتظار جذب مخاطب فراوان از آنها داشت. برخی سکوهای خارجی ممکن است سالی دو سه بار به خدماتشان بیفزایند یا خدماتشان را به روز کنند.